silkroad |
|||
قاصدک غم دارم غم آوارگی و دربدری غم تنهایی و خون جگری قاصدک وای به من همه از خویش مرا میرانند همه دیوانه و دیوانه ترم میخوانند قاصدک دریابم! روح من عصیان زده و طوفانیست آسمان نگهم بارانیست قاصدک غم دارم,غم به اندازه ی سنگینی عالم دارم قاصدک اینک از این پس منم و تنهایی قاصدک حال گریزش دارم میگریزم به جهانی که در آن پستی نیست میگریزم به جهانی که در مرا ناپیداست شاید آن نیز فقط یک رویاست... نظرات شما عزیزان:
آخرین مطالب پيوندها تبادل لینک هوشمند نويسندگان |
|||
|